روزهایی که نبودی....!







دیگه حسابش از دست من رفته ه ه ه...

روزایی  که  نبودی   و شمردم !

روزایی که نبودی و

 چشمای من می بارید

روزایی که  شکستم

  و  کسی نفهمید!

 

گیرم اصلا بیای و بشی عزیز ترینم

مگه فراموشم می شه روزایی

رو که   نبودی...!!









ما همون یار قدیمیم ، تو چه بی وفا شدی

چی شده یار قدیما دیگه باور نداری
میری و منو با یادت پشت غمها میذاری

چی شده مثل قدیما حرف تازه نداری

خبر دلتنگی از من با نگاهت میاری

چی شده حرفای تو بوی محبت نمیده

قلب تو به راه عشق دل تنگم نمیره

ما همون یار قدیمیم تو چه بی وفا شدی
نشون از مهر و رفاقت تو نگاهت نمیدی

عشق ما دلت رو زد اما بدون

ما سر عهد و وفامون میمونیم

سایه ی دولت عشق رو سر ماست

تا ابد ما زیر این سایه مونیم



پـَـَـ نــه پـَـَــــ



به دوستم میگم دارم واسه چند روز میرم آبادان. میگه واسه کار داری میری؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه دماسنج خریدم دارم میرم تو دمای بالای 50 درجه تستش کنمرفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذری، دربست



نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ "زوروِ " داره از دست گروهبان گارسیا در میره



پسره اومده خواستگاریم میگم من الان می خوام درس بخونم می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ 10 دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه



یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیده به زمین. دوستم میگه : معتاده؟!

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواد انعطاف بدنشو به رخ بکشه



کارتمو دادم به بلیط فروش مترو میگه شارژش کنم؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم از شارژ خورشیدی استفاده می کنم



بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه نیـــــو فولدر



دارم با تلفن حرف میزنم. بابام میگه دوستت بود؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ ژاک شیراک بود در مورد مناقشات اخیر خاورمیانه نظرمو میخواست

ادامه نوشته

kolip

چه کسی میگوید که گرانی شده است؟دوره ی ارزانیست!دل ربودن ارزان,دل شکستن ارزان,دوستی ارزان است,دشمنیها ارزان,چه شرافت ارزان!تن عریان ارزان!آبرو قیمت یک تکه نان.......

و دروغ از همه چیز ارزان تر,قیمت عشق چقدر کم شده است کمتر از آب روان,

و چه تخفیف بزرگی خورده است

قیمت هر انسان................



126...


شده بخوای بخوابی تاپ تاپ قلبت نزاره؟
فکر کنی خدایا اونم خوابیده یا که بیداره؟!
شده بی خوابی بگیری صد هزار نقشه بچینی 
دنبال بهونه باشی که اون و فردا ببینی
شده شب که سر می زاری آرزو کنی بمیری
دم دم های صبح که میشه نفرینات و پس بگیری
شده با خاطره ی من جلوی آینه بشینی
گر بگیره تن لبهات جای دستام و ببینی


آرزومه تو بیداری سرت رو رو شونه ی من
زیر بارون توی پاییز خنده ی تو گریه ی من
دوس دارم وانشه چشمام توخوابم که پامی زاری
حتی خوابتم قشنگه چه برسه به بیداری



می دونم تو منو تنها میزاری

پس بگو دیگه منو دوستم نداری

میادش روزی که تنها بمونی

به خدا نفرین نکردم

من می خوام پیشم بمونی

چشم من واسه تو گریونه نگو نه

اشکام رو گونه هام میریزن نگو نه

این دلم واسه تو غمگینه نگو نه

میمیرم ای خدا عشق من نگو نه

نرو این دل من بی تو میمیره عشقم نرو

نرو طاقت دوری من ندارم عمرم نرو

خدا نیاد روزی که تنها بمونم جونم نرو

میمیرم بی تو من ای  عشقم نرو

نرو این دل که می پوسه عشقم نرو

نرو توو تنهاییام میمیرم عمرم نرو

نرو طاقت دوری من ندارم جونم نرو

میمیرم می پوسم ای عشقم نرو




لحظه رفتن رسيد
ديگه نميبينمت
ببخش اگه من تو را آزردمت
بدي و خوبي ديـــــــــــدي دارم ميرم حلال كن
سخته ازت جدا شم
كاشكي نميديدمت
گريه نكن
منم داره گريم ميگيره
گريه نكن
الهي كه عشقت بميره



........................

بـــــه گوشــت میرســــــه روزی ....که بــعــد از تــــو چــــی شد حالــم.......

چـــه جـــوری گـــریـــه میـــکـــردم...کـــه از تو دســـت ور دارم....

نــشـــد گـــریــه کنـــم پــیــشــت....نخـــواســـتم بـــد شــه رفــتارم...

نــمی خواســـتم بفــهمی تـــو.....که مـــن طاقـــت نمـــیارم.....

دلــم واســه خــودم میــسـوخت...بــرای قـــلـــب درگـــیرم.....

یـــه روز تــو خــنده هات گفتی ..تو مــی مونی و مــن مــــیرم......

سرم رو گرم میکردم....که از یادم بـــره ایــن غـــم......

ولــی بازم شــبا تا صبح...تورو تو خـــواب میدیدم....

نمیدونســتی اینارو......چرا بایـــد میــفهمیدی...

من و دیدی ولی یکبار ازم چیزی نپرســیـــدی..........

من و تو ......



رفتنت هم مثل اومدنت بود غیر قابل تصور...

نمیخواهم باور کنم این واقعیت تلخ را ام نه تو هستی نه دلم جفتتون با هم تنهام گذاشتین

چی از اون مهربون بخوام؟

آرزوی برآورده شده رو دوباره ازش بخوام!

ولی دیگه نمیخوام!نه که نخوام !خیلی چیزارو میخوام

و دوس دارم دوباره اتفاق بیفتن ولی الان فقط بهه درگاهش شکر میکنم ومیخوام که اون محافظت باشه همیشه!

پیش خودم فکر میکنم شاید قشنگی آرزوها فقط یه بار بر آورده شدنشونه!

شاید بار دوم یا سوم دیگه اون لطف بار اول رو نداشته باشه!

آه این هم از قصه ما نه بهتر بگم قصه من چون من دیگه ما نیستم من منم!

من بی تو...!




مزار عشق...

 

دیروز با یه دسته گل اومده بود پیشم با یه نگاه مهربون!

همون نگاهی که سال ها آرزوشوداشتم و از من دریغ کرد!

گریه میکرد و میگفت که دلش برام تنگ شده ولی من!

فقط نگاهش میکردم  وقتی رفت سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بود!

اون خیلی دیر اومده بود...

از ان نامه که دادی و ز ان شکوه های تلخ تا نیمه ی شب به یاد تو چشمم نخفته است ای مایه ی من ای تکیه گاه دور هرگز مرنج از انچه به شعرم نهفته است شاید نبوده قدرت انم که در سکوت احساس قلب کوچک خود را نهان کنم بگذار انچه را که نهفتم عیان کنم تا بر گذشته می نگرم عشق خویش را چون افتاب گمشده می اورم به یاد می نالم ازدلی که به خون غرقه گشته است این شعر غیر رنجش به من چه داد این درد را چگونه توانم نهان کنم ان دم که قلبم از تو به سختی رمیده است این شعرها که روح تو را رنج داده است اگاهی از دورویی مردم مرا نبود دردا که این جهان فریبای نقشباز با جلوه و جلای خود اخر مرا ربود اکنون منم که خسته ز دام فریب ومکربار دگر به کنج قفس رو نموده ام بگشای در که در همه دوران عمر خویش جز پشت میله های قفس خوش نبوده ام پای مرا دوباره به زنجیر ها ببند تا فتنه وفریب ز جایم نیفکند تا دست اهنین نوس های رنگارنگ بندی دگر دوباره به پایم نیفکند

 

 

کجایی یارقدیمی؟


ستارهکجایي اي يار قديمي          ديگه نيستي تا ببينيستاره

ستارهببيني دلم شکسته             جاي تو غربت نشستهستاره

ستارهمگه قول نداده بودي       يه عمری پيشم بمونيستاره

ستارهاين رسم وفا نيست   دل  شکستن که گنا نیستستاره

ستارهاما تو دل نه شکستي              زدي قلبمو شکستيستاره

ستارهنمی خوام بگم بمونی             اینو گفتم تا بدونیستاره

ستارهرنگین کمانه من یه رنگه            زندگی بی تویه رنجهستاره

ستارهدردی که دارو نداره             به تو مرهمی ندارهستاره

ستارهمرهم قلبهای خسته جای              تو غربت نشستهستاره

یادت باشه رنگین کمان پاداشه کسی

است که تا آخرین قطر زیر بارون بمونه



90/8/14

فردا منتظر زنگم باش

گفته های از عشق


دختری کنجکاو میپرسید: ایها الناس عشق یعنی چه؟

دختری گفت: اولش رویا آخرش بازی است و بازیچه

مادرش گفت: عشق یعنی رنج پینه و زخم و تاول کف دست

پدرش گفت: بچه ساکت باش بی ادب! این به تو نیامده است

 

رهروی گفت: کوچه ای بن بست

سالکی گفت: راه پر خم و پیچ

 

در کلاس سخن معلم گفت: عین و شین است و قاف، دیگر هیچ

دلبری گفت: شوخی لوسی است

تاجری گفت: عشق کیلو چند؟

مفلسی گفت: عشق پر کردن شکم خالی زن و فرزند

 

شاعری گفت: یک کمی احساس مثل احساس گل به پروانه

عاشقی گفت: خانمان سوز است بار سنگین عشق بر شانه

 

شیخ گفتا: گناه بی بخشش

واعظی گفت: واژه بی معناست

زاهدی گفت: طوق شیطان است

محتسب گفت: منکر عظماست

قاضی شهر گفت: عشق را فرمود حد هشتاد تازیانه به پشت

 

جاهلی گفت: عشق را عشق است

پهلوان گفت: جنگ آهن و مشت

رهگذر گفت: طبل تو خالی است یعنی آهنگ آن ز دور خوش است

 

دیگری گفت: از آن بپرهیزید یعنی از دور کن بر آتش دست

چون که بالا گرفت بحث و جدل توی آن قیل و قال من دیدم

طفل معصوم با خودش می گفت: من فقط یک سوال پرسیدم!






فاصله



اگه فاصله افتاده

اگه من با خودم قهرم

تو کاری با دلم کردی که فکرشم نمی کردم

چه آسون دل بریدی از

دلی که پای تو گیره

که از این بدترم باشیواسه تو نفسش میره




دخترو پسر

 

پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: میخوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی میپرسی؟
دختر: منو میبوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو میزنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمیام؟!
دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
-
-
-
-


بعد از ازدواج


-
-
-
کاری نداره! از پایین به بالا بخون!

 

مسافرترین هم که باشی

قوی ترین آدم جهان هم که باشی

 
وقت هایی هست
 
که دستی باید لمس ات کند

 
تنی
 
تن ات را داغ کند
 
و لبی
 
 
طعم لب ات را بچشد

 
مستقل ترین آدم جهان هم که باشی
 
وقت هایی هست
 
که دلت پر میزند برای کسی که برسد
 
و بخواهد که آرام رانندگی کنی
 
و شام ات را نخورده روی میز نگذاری و بروی

 
مسافرترین آدم دنیا هم
 
دست خطی می خواهد که بنویسد برایش

زود برگرد "

طاقت دوری ات را ندارم

جک....

یه یارو میره با پژو 206 مسافرکشی میکرده.
4 نفر رو سوار میکنه بعدش خیلی تند میره .
اولی میگه آقا خیلی داری تند میری .
راننده میگه تا حالا 206 داشتی ؟
طرف میگه نه .
میگه : پس خفه شو .
همین طور سرعت رو میبره بال
ا و تا نفر سوم همین جواب رو میده .
چهارمین نفر میگه آقا خیلی تند میری .
میگه تا حالا 206 داشتی . میگه :
آره . راننده میگه :
پس تورو خدا بگو ترمزش کدومه

یه زن لخت سوار تاکسى اصفهانیه میشه، اصفهانیه همش نگاش میکرد،
زنه میگه چیه زنه لخت ندیدى؟راننده میگه:دیدم،ولى کرایه منو کجاتون گذاشتین



مرده داشته تو شستن ظرف ها به زنش کمک میکرده
بهش میگن:بدبخت زن زلیل این چه کاریه میکنی؟!
میگه :عیب نداره اونم تو شستن لباسها به من کمک میکنه



لره نشسته بوده میگفته میخواستم درس بخونم نذاشتی میخواستم برم سربازی نذاشتی میخواستم کار کنم نذاشتی یکی میاد میگه با کی حرف میزنی اینجا که کسی نیست ؟ میگه با کون گشادم !!!!!!!!




شنیدین این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
.
.
.
.
.
.
.
.
عزیزمن، ازدواج که قصد نمی خواد!!! خواستگار می خواد




اصفهانیه به بچش می گه برو 2تا نون از همسایه بگیر بچه می ره می یاد می گه نداد .اصفهانیه می گه : عجب همسایه خسیسیه برو از یخچال خودمون بیار

اون دیگه رفته........


در تنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم

در بی کسیم برای تو که همه کسم بودی گریه کردم

در حال خندیدن بودم که به یاد خنده های سرد و تلخت گریه کردم

در حین دویدن در کوچه های زندگی بودم که ناگاه به یاد لحظه هایی که بودی و
اکنون نیستی ایستادم و آرام گریه کردم

ولی اکنون می خندم آری میخندم به تمام لحظه های بچگانه ای که به خاطرت اشک
هایم را قربانی کردم



آخرین نامه

دلم میخواد یه چیزی رو بدونی

                                       دیگه نه عاشقی نه مهربونی

منم دیگه تصمیمم و گرفتم

                                      اصلاً نمیخوام که پیشم بمونی

دیشب که داشتم فکرامو میکردم  

                                         دیدم با تو تلف جوونی 

یه جا یه جمله قشنگی دیدم

                                           عاشقو باید از خودت برونی

چه شعرایی من واسه تو نوشتم

                                          تو همه چیز بودی جز آسمونی

یادت میاد روی درخت نوشتی

                                          تا عمر داری برای من میخونی

یادت میاد منّتم و کشیدی ؟

                                        تا که فقط بهت بدم نشونی

یادت میاد حتی سلام من رو

                                      گفتی به هیچ کس نمیرسونی

حالا بیار عکسامو تا تموم شه

                                    اگر که وقت داری اگه میتونی

نگو خجالت میکشم میدونی

                                   تو خیلی وقته مال اونی

خوش باشی هر جا که می ری الـهی

                                              واست تلافی نکنه زمونه

روز مرگــم اشک را شیـــــدا کنید

 

روی قلبـــم عشــــق را پیــــدا کنید

 

روز مرگـــــــم خاک را باور کنید

 

روی قلبـــم لالــه را پـــرپـــر کنید

 

جامه را خـــاک و خاکستــــر کنید

 

خانــه ام را وقف نیــلوفــــــر کنید

 

پیکـــــرم را غرق در شبنــــم کنید

 

روز مرگـم دوسـت را دعوت کنید

 

دور قبــــرم را کمـی خلـــوت کنید

 

بعــد مرگــم خنــده را از ســر کنید

 

رفتنــــــــم را دوستـــان بـاور کنید


یکی داشت و یکی نداشت!

اونی که داشت تو بودی و اونی که تو رو نداشت من بودم...

یکی خواست و یکی نخواست!

اونی که خواست تو بودی و اونی که بی تو بودن رو نخواست من بودم...

یکی گفت و یکی نگفت!

اونی که گفت تو بودی و اونی که دوستت دارم رو به هیشکی جز تو نگفت من بودم...

یکی موند و یکی نموند!

اونی که موند تو بودی و اونی که بدون تو نمی تونست بمونه من بودم...

یکی رفت و یکی نرفت!

اونی که رفت تو بودی و اونی که به خاطر تو توی قلب هیچ کس نرفت من بودم


گفتگو با خدا   

گفتگو با خدا  

در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو میکنم

 

خدا پرسید: پس تو می خواهی با من گفتگو کنی ؟

 

من در پاسخ گفتم:  اگر وقت دارید

 

خدا گفت :     وقـت من بینهایت اسـت

 

پرسیدم: چه چیز بشر تو را سخت متعجب می سازد ؟

 

خدا پاسخ داد:   کـودکیـشـان

 

اینکه آنها از کودکیشان خسته می شوند و عجله دارند که بزرگ شوند و دوباره پس از مدتها آرزو می کنند باز کودک شوند

 

اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند و پولشان را از دست می دهند تا سلامتی از دست رفته را باز جویند

 

اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال خویش را فراموش

می کنند

 

بنا بر این    نــــه در حــال زنـدگــی مــی کـنـنـد نــــه در آیـنـده

ادامه نوشته

دفتر عشق....................

دفتر عشـــق كه بسته شـد

ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم

خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون

به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم

اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود

بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو

بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد  زدم

غــرور لعنتي ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم

از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم

چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم

دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن

فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو

آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه

دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه

بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو

ازاون كه عاشقــــت بود

بشنو اين التماسرو

I Lov you

I LOVE YOU

جای خالیتو می بینه ولی باز باور نداره ...

این شعر تقدیم به عشقم

دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریا می دوخت
و شعر های قشنگی چون پرواز پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
كسي كه خالي وجودم را از خود پر مي كرد
و پري دلم را با وجود خود خالي
دلم برای کسی تنگ است
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
دلم برای کسی تنگ است
که بیاید
و به هر رفتنی پایان دهد
دلم برای کسی تنگ است
که آمد  رفت
...... و پایان داد
کسی ....
کسی که من هميشه دلم برايش تنگ می شود...  

کی گفته پاييز اونه که باد برگا رو مي ريزه

واسه دلی که عاشقه تموم سال پاييزه...

همیشه دوستت دارم بخدا

زنـــدگــی بی تو یعنی مـــرگ راحت

چه زیباست بخاطر تو زیستن

وبرای تو ماندن بپای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگیز است، دور از توبودن، برای تو گریستن؛

و به عشق و دنیای تو نرسیدن؛ ایکاش می دانستی بدون تو،

مرگ گواراترین زندگیست؛ بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت،

زندگی چه تلخ وناشکیباست. ایکاش می دانستی مرز خواستن کجاست،

وایکاش میدیدی قلبی راکه فقط؛

برای تو می تپد

r.b

دوست دارم تا اخرين باقيمانده ی جانم تو را عاشق  كنم

زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده

زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده

 زندگی من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته

نفس كشيدن من تنها با ياد اوری زنده بودن تو امكان پذير است

همين كه گاه نگاه چشمان پر از عشق يا سردی تو را ميبينم برايم كافی است و قانع

كننده است كه زندگی زيباست

اگر روزی از ديار من سفر كنی با چشمانی نابينا شده از گريستن در نبودت جای

قدمهايت را بر روی سنگفرش خيابان گل باران ميكنم